احتلال

نسأَل الله منازل الشهداء
احتلال
"تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه ایستاده باشند." سیدشهیدان اهل قلم
آخرین نظرات

اسلایدر

۱۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید مدافع حرم» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۳۲ ب.ظ

کاش می شد..

هو الله الخالق الباری المصور

 

 

  تمام خواسته ها و عجزت را طوری در کمیل زار میزنی که گویی این تو نیستی که امروز نام شهید بر خود گرفته ای...

حتی آداب سنگرداری ات را از کمیل میگیری و تاریکی اش را غنیمت می دانی...

کاش می شد بار دیگر کمیلی بخوانی و من زل بزنم به تو، تا راه شهادت را از خط اشک هایت بگیرم...

 

 

 

 صوت مناجات شهید سعید سامانلو در شهر العیس سوریه

 

 

 

 

۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۲
بی نشان
سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ب.ظ

در عرش صدای "ارجعی" پیچیده است...

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

  

 تشییع پیکر مطهر۷ تن از شهدای مدافع حرم

شهدای تیپ زینبیون :

شهید گلفام حسین

شهید امجد علی

شهید سید سرتاج حسین

شهید مرتضی حسین حیدری

وشهدای تیپ فاطمیون:

شهید سید روح الله حسینی

شهید مهدی جعفری

شهید بشیر ناطقی

  

 مراسم تشییع  چهارشنبه ۱۳۹۵/۱/۱۸ ساعت۱۶ از مسجد امام حسن عسکری(ع) بسمت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها

سپس تدفین در بهشت معصومه قطعه ۳۱ شهدای مدافعان حرم 

  

 

 

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۱
بی نشان
يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۴۴ ب.ظ

گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو...

هوالله الخالق الباری المصور

 

 

 گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو

آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست

 

 یه روز رفتیم صبگاه سر مزار شهدای گمنام  دستاش رو برد بالا زد رو سنگ قبر شهید

گفتم چرا اینجوری میکنی، فردا شهید بشی میام اینجوری میزنم 

گفت باید از شهید این جوری حاجت بگیری 

 

 

 رفتم سر قبرش، کارم گره خورده بود  دستام رو بردم بالا محکم زدم رو سنگ قبرش گفتم حاجی کارم گیره یه کاری بکن.

شب تو خواب دیدمش اومد باهم می چرخیدیم. گفت راستی کارت چیشد ( می دونستم شهید شده ها)

گفتم حاجی کارم بد گره خورده .گفت کارت حله ایشالله ردیفه. اذان زد بیدار شدم

صبح ساعت 11 بود که یکی از بچه ها بهم زنگ زد گفت فلانی کارت ردیف شده. اشک تو چشام جمع شد یاد حرف حاجی افتادم

 

 

 خاطره به نقل از دوست شهید مدافع حرم عبدالرشید رشوند

  

 عکس.نوشت: از آخرین بدرقه شهید

 

 

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۴
بی نشان
پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ب.ظ

نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت...

هوالله الخالق الباری المصور

دومین سالی بود که ازدواج کرده بودند

روز زن بود به همراه خانومش اومدن خونه ما، شیرینی گرفته بود تبریک گفتند و بعد خوردن چای ومیوه یه پاکت پول بهم داد وگفت، آبجی روزت مبارک

گفتم ممنون اما کادو برا چیه؟

گفت شما خیییییلی زحمت منو کشیدی

خاصه تو جریان ازدواجم، و دیدم این روز بهترین روز برای تقدیر از شماست. 

گفتم تو رو خدا احمد ول کن، اولا که وظیفه خواهری بوده، برا برادرام کار نکنم برای کی بکنم؟

دوما هم همسرم برام کادو گرفته و هم بچه هام وتشکر خالی گرچه نیازی نیست اما کفایت میکنه.

خلاصه هرچی من اصرار کردم نپذیرفت و ناراحت شد و برای اینکه دلخور نشه کادوشو ازش قبول کردم

و از اون به بعد هر سال احمد روز زن منو شرمنده میکرد،با محبت خالصانه ش بد عادتمون داد و امسال خیییییلی نبود فیزیکیش رو حس کردم.

اما همینکه شب میلاد خوابشو دیدم برام کافیه، همینکه شب میبینم احمدم یادمون هست خیلی خوشحالم، ان شاءالله سر سفره بی بی دو عالم مهمان باشند و ماهم مشمول دعای خیرش قرار بگیریم

 

 

خاطره به نقل از خواهر شهید مدافع احمد اعطایی

 

 

 نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت

دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد

 

 

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۲۱
بی نشان
پنجشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ

قربانشان شود همه ایل و تبارها...

بسم رب الحسین

 

دست زلال حضرت دریا اگر نبود

پوشانده بود آینه ها از غبارها

 

 

 ما بهتر از قبیله ی دریا ندیده ایم

قربانشان شود همه ایل و تبارها

 

 

گزارش تصویری تشییع پیکر مطهر شهدای مدافع حرم تیپ زینبیون

بهشت معصومه قم - ۲۶اسفند

۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۱
بی نشان
پنجشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۹ ق.ظ

سر های قدسیان همه بر طاق عرش خورد...

بسم رب الحسین

 
سر های قدسیان همه بر طاق عرش خورد
وقتی قیام نیزه تان رفت در سجود 

 


حک شد به چوب محمل من مهر داغ تو
سربسته ماند نامه در این بزم پُر شهود
 

 

گزارش تصویری از وداع شهدای مدافع حرم (تیپ زینبیون)

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۳۹
بی نشان
چهارشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ق.ظ

ما را در این قافله جزو عقب افتادگان قرار نده!...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش 

تو قاف قرار من و من عین عبورم.... 

 

 

تشییع پیکر مطهر هشت شهید مدافع حرم (تیپ زینبیون)

چهارشنبه ۲۶ اسفند، ساعت۱۵

از مسجد امام حسن عسکری(ع) به سمت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 

و سپس تدفین در قطعه۳۱ شهدای مدافع حرم بهشت معصومه

 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۲
بی نشان
دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ق.ظ

خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت...

 

 


دریافت 

 

اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک 

 

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۹
بی نشان
جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ب.ظ

سلام الله علی " جاوید حسین "

هوای این روز ها شدیدا هوای سنگر است ،

سنگری که حتی  در آن تمرین و آمادگی برا شهادت نیست ، تمرین بندگی است .

که در بندگی است که خالق ، عاشق مخلوق میشود و بنده اش را غرق به خون میخرد


اصلا سرخی خون زیبایی خاصی دارد ، این را از چهره ی تمام شهدا می توانی بخوانی

سیمای غیور حمزه ی سید الشهدا ، چهره ی نورانی علی اکبر تا یاران آخر الزمانی اباعبدالله


سلام الله علی " جاوید حسین "


۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۶
سید حمزه
پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ب.ظ

بوی شهادت می کند مستم ...

  

ای معبود من! از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی ...

  

 

 

 خادم افتخاری حرم سیدالکریم، مدافع حرم عمه سادات، غلام و نوکر آقا ابا عبدالله

شهید حسن غفاری

  

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک رضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، وادخلی جنتی

 

بوی شهادت می کند مستم، از ازل مرا، بر مویت بستم

بی قرارم من ای حسین (ع) جانم

 

آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم. تنها فقط خودت می دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می زند.

دیگر هیچ چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو

تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام  اول خود جاری شده را درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمسشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.

 

خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.

آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم.

خدای من دوستانم یک به یک می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم.

 

خدای من دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه! ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد... 

 

 گزیده ای از  وصیت نامه شهید حسن غفاری

 

 

 بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند

نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند

 

۳ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۱۴
بی نشان
کلیه حقوق این وبلاگ متعلق به [ احتلال ] می باشد ; ویرایش شده با توسط پلاک هفت