ای معبود من! از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی ...
خادم افتخاری حرم سیدالکریم، مدافع حرم عمه سادات، غلام و نوکر آقا ابا عبدالله
شهید حسن غفاری
بسم رب الشهدا و الصدیقین
یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک رضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، وادخلی جنتی
بوی شهادت می کند مستم، از ازل مرا، بر مویت بستم
بی قرارم من ای حسین (ع) جانم
آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم. تنها فقط خودت می دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می زند.
دیگر هیچ چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمسشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.
خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.
آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم.
خدای من دوستانم یک به یک می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم.
خدای من دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه! ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد...
گزیده ای از وصیت نامه شهید حسن غفاری
بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند
نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتم بیا این جا یک خانه برایت بخریم.
گفت حرف این چیزها را نزن مادر...
گفتم دایم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشی
گفت : مادر! شما غصه نخور، خانه من عقب ماشینم است
پرسیدم : یعنی چه خانه ات عقب ماشینت است؟
در صندوق عقب ماشین را باز کرد، وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود : سه تا کاسه، سه تا بشقاب، سفره پلاستیکی کوچک،دو قوطی شیر خشک برای بچه ها و...
گفت این هم خانه، میبینی که خیلی هم راحت است.
دنیا را گذاشته ام برای دنیا دارها،خانه هم برای خانه دارها...
به نقل از مادر شهید
دنیا چیزی نیست که انسان از آن روی گردان باشد
لکن دل به دنیا بستن را نمی پسندم،شخصیت حقیقی خود را که مقام خلیفه الله است به ورطه فراموشی نمی سپارم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
گزارش تصویری تشییع پیکر مطهر شش شهید مدافع حرم تیپ زینبیون
94/12/12
حواست هست؟! اگر شهید نشویم می میریم.
خون شهید، جاذبه خاک را خواهد شست؛
وخامت را خواهد درید؛ و معبری از نور خواهد گشود؛
و روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن، هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد.
سید مرتضی آوینی
تشییع پیکر شش تن از شهدای مدافع حرم تیپ زینبیون
چهارشنبه 94/12/12
از مسجد امام حسن عسکری (ع) به سمت حرم حضرت معصومه (س) و تدفین در بهشت معصومه (س)
ساعت 15
بسم الله الرحمن الرحیم
بارها تجربه کرده ایم
اما در زندگی روزمره و نه به خاطر خدا
موتور محرک انسان در زندگی چیست ؟ و آن چه چیزی است که باعث پیشرفت کارها ، حتی سخت ترین آن می شود؟
بی شک پاسخ سوال عشق است و ما این کلمه ی قدسی را در چه چیزهای پیش پا افتاده ای خلاصه کردیم
اما تو ای شهید ، معنای حقیقی کلمه عشق به معبود را چه عارفانه به نمایش گذاردی
این محبت را در نظر آوردی و نا ممکن ها را انجام دادی
"از محبت مادری ، عشق همسری ، علاقه به دنیا و مافیها " گذشتی و باور ندارم این همه را جز به محبت اباعبدالله میسر کرده باشی...
+
عکس.نوشت: آخرین تصویر از شهید مدافع حرم سعید سامانلو
بسم الله الرحمن الرحیم
مرغان نظرباز سبک سیر
از دام گه خاک
بر افلاک
پریدند
گزارش تصویری تشییع پیکر مطهر شهدای مدافع حرم تیپ زینبیون
بهشت معصومه قم - 28 بهمن
با تشکر از خبرنگار بسیجی برادر محمد رفیعی موحد