شرط عشق جنون است...
تشییع پیکر مطهر شهدای عملیات محرم سوریه
شهیدان سرافراز لشگر فاطمیون وتیپ زینبیون
شهیدمحمدرضا احمدی
شهید جواد اکبری
شهید سرتاج خان
شهید نوید حسین
شهید ارشاد حسین
پنج شنبه 94/8/21 - بهشت معصومه قم
تشییع پیکر مطهر شهدای عملیات محرم سوریه
شهیدان سرافراز لشگر فاطمیون وتیپ زینبیون
شهیدمحمدرضا احمدی
شهید جواد اکبری
شهید سرتاج خان
شهید نوید حسین
شهید ارشاد حسین
پنج شنبه 94/8/21 - بهشت معصومه قم
بسم الله وبالله
تاریخ واقعه ی عاشورا گرچه یک برهه ی زمانی کوتاه از تاریخ را به خود اختصاص می دهد اما اتفاقات آن و به خصوص واژگان افراد حاضر در آن و به طور ویژه نوع برخورد جناب زینب کبری سلام الله علیها با مصائب و البته دشمن ، به گونه ای است که توانسته یک واژه سازی جدید و یک فرهنگ متعالی از "ارتباط با خدا" ، "جهاد و مقاومت در راه خدا" و همچنین "روایت و انتشار یک حرکت جهادی" ارائه کند .
ادبیاتی که یک زن را در نقشی مکمل برای یک "حرکت جاودانه ی سیاسی به سوی خدا" به نمایش می گذارد تا آنجا که بدون حضورش ، چه بسا آن واقعه ی دردناک و مهم در پیچ و خم تبلیغات و فریب دشمن گم می شود .
لغات درس آموزی همچون "....." ، " اللهم تقبل منا هذا القلیل القربان " و یا در مواجهه با دشمن که "ما رأیت الا جمیلا " را به رخ او بکشد و از موضع قدرت ، طاغوت را فرزند "آزاد شده "ی جدش بداند .
ما اگر در کربلا ، خون اباعبدالله را بر شمشیر طاغوت یزید پیروز بدانیم ، قطعا موظفیم جایگاه ویژه ای را برای یک " بانو "[حضرت عقیله ی بنی هاشم ] قائل شویم که این پیروزی را تثبیت و ترویج کرد و این دو در کنار هم است که یک برنامه و مسیر حق طلبانه ی کامل و جامع را به تاریخ ارائه می کنند.
ای شاه عالم
اگر در آن روز کسی نبود فریاد هل من ذاب یَذُبُ عن حرم رسول الله ات را لبیک گوید
امروز جوانان ما هستند ، پس آسوده باش که حرم زینب در امان است
تشییع پیکره شهدای عملیات محرم سوریه
شهیدان سرفراز لشگرفاطمیون و تیپ زینبیون
شهید محمدرضا احمدی
شهید جواد اکبری
شهید سرتاج خان
شهید نوید حسین
پنجشنبه ۲۱ آبان
ساعت ۱۴
از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام به سمت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
اکنون ما آموخته ایم که پیروزی نه در عدّه و عُدّه است و نه در ساز و برگ نظامی ،بعد از جنگ هشت ساله اکنون وقایع سوریه ی مظلوم نشان ما داد با قدرت ایمان می توان همه ی توان دشمن را در هم کوبید و برنامه ی آنها برای جهانخواری را برهم زد و فقط به خدا تکیه داشت و این هیچ تصرفی در رنگ پوست و نژاد ندارد که وابسته است به وسعت صدر رزمندگان مقاومت
اکنون اراداه ی خداوند در این است که دیگر بار تذکر دهد، تمام قدرت در اختیار اوست و امید است که این تذکر امت ما را برای ظهور آماده کند
+
عکس،نوشت: مدافعان حرم، گردان فاطمیون
سید مصطفی خودش می گفت: دفعه اول که به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نشد ،گفتم شاید مشکل مالی دارم خدا نخواسته شهید بشم ، آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم .
دفعه دوم که رفتم سوریه، باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد، گفتم شاید وابستگی به خانواده و بچه هاست که نمیذاره شهید بشم ؛ آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم و برای بار سوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم و مجروح شدم ولی شهید نشدم ، به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشکلم را پرسیدم ، ایشان گفتند:من کان لله کان الله له، تو برای خدا به جبهه نمی روی برای شهادت می روی، نیتت را درست کن خدا تو را قبول می کند...
پدرش می گفت : این دفعه آخر مصطفی(سیدابراهیم) عجیب بال و پر درآوره بود دیگر زمینی نبود ..
رفت و به آرزویش رسید..
فَاعـْتَبرُوا یعنی،مصطفی ثابت کرد باب شهادت باز است...
سخنرانی زینب گونه ی همسر والامقام شهید مصطفی صدر زاده (سید ابراهیم)
✅ شهادت مصطفی عزیزم برای محمد علی، فاطمه ،پدر و مادر گرامیشان ،من و تمام دوستانش سخت است
ولی...
آیا مگر ما از حضرت زینب(س)بالاتریم
مگر ما در روضه ها نمیگرییم که کاش در کربلا بودیم تا جوانانمان را به یاری امام حسین میفرستادیم. مگر نه این است که رهبرمان حضرت امام خامنه ای حسین زمان است.
و مگر نه این است که داعش فرزندان نحس آمریکا و صهیونیسم است یزید ها و شمرهای زمان هستند.
مگر قرآن نمیفرماید: فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ...پس بهتر این است که مدافعان حرم نگذارند دوباره زینب کبری(س)اسیر شود
فَاعْتَبِرُوا یعنی....مصطفی فدای رهبر
نه تنها مصطفی بلکه...
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر مجاهدان راه حق که به مقتدای دست بسته ی خود اقتدا کردند و با عدّه و عُدّه ی قلیل هیمنه ی استکبار را در هم ریختند
ماه هاست در میان سکوت سازمان ملل و شورای حکام و مسئولین سیاست زده ی بلاد اسلامی مقاومت کرده اند
و در آخر سلام بر پدران مجاهد پرورشان
که بی صدا سوختند و حسرت اشکشان را شیطان مجسم غرب به گور می برد
من بال و پر شهید را می بوسم پای تا به سر شهید را می بوسم
گر فرصت دیدار مهیا نشود. دست پدر شهید را می بوسم
گاهی پیمان های زمینی فقط در آسمان ها تحقق پیدا می کنند!
اما هم پیمانانی این چنینند که در دل تکه ای از آسمان دارند...
آنان که در زمین گمنامند در آسمان مشهورند...
کلیپ هم پیمان شدن مدافعان حرم
قبل از اینکه تماس بگیری با خودم شرط کرده بودم تمام دلتنگی هایم را روی سرت خالی کنم تا زودتر برگردی. اما همه ی نقشه هایم نقش برآب شد وقتی با صدای گرفته ات گفتی: خانوم، پسرمون رو قورت نده بزار بیام ببینمش! دلم نیامد ذوق زدگی ات را هدر دلتنگی ام بکنم. گفتی به گریه اش بنداز، می خواهم صدایش را بشنوم. به چهره ی پسرمان نگاه کردم. درست مثل تو آرام خوابیده بود. بینی کوچکش را فشار دادم اما قصد بیدار شدن نداشت. چند باری تلاش کردم اما فایده ای نداشت، گفتم: سجاد پسرمون زیرلفظی می خواد، میگه باید بابامو ببینم. با همان صدای گرفته از سرماخوردگی بلند بلند خندیدی. اما بیست روز دیرتر زیرلفظی را آوردی مرد! حالا من پسرت را آورده ام تا تو به خاطر او چشم باز کنی. اما گویا سر و سری با پسرت داری که هر دو آرام خوابیده اید. انگار داری شهادت را برای پسرمان مشق می کنی...
عکس نوشت: اولین و آخرین دیدار شهید سجاد طاهرنیا با پسرش....
+ دیدار دو فرزند شهید با پیکر پدر آسمانی شان :(