دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۱ ب.ظ
و نور پدری هست هنوز ...
علی مخلوقی است ناشناخته
مردی برای همه زمان ها و مکان ها
که اگر اشتباه نکنم خدا او را آفرید تا رسم بندگی را یاد عرشیان بدهد
تا خدا هم عشق را تمام و کمال تجربه کند
علی نوری پاک در همسایگی خدا
علی مولودی مبارک در خانه خدا
علی کودکی خردسال در آغوش پیامبر،قبل از جبرئیل
و اولین مرد مسلمان پس از جبرئیل
صدای علی ، لهجه ی خدا در گفتگو با محمد به معراج
علی در بستر پیامبر ساعاتی قبل از هجرت
مسجد قبا و اشک های شوق پیامبر در حین هجرت
کوه های احد ، چاه های بدر ، خندق اطراف مدینه و خیبر و ... بعد از هجرت
دوش پیامبر در وسط کعبه هنگام بازگشت به مکه
علی دست در دست نبی در حجه الوداع
غرق در اشک و آه در کنار پیکر بی جان پیامبر
امیرالمومنین در غضب و مظلومیت ، خار در چشم و استخوان در گلو روزی چند پس از پیامبر
علی دست بسته ، در زیر آوار جهل و حماقت مردم در مسجد پیامبر
علی در کنار بستر دخت پیامبر و بازگرداندن ودیعه ی پیامبر
علی و قعر چاه ها ، کوچه های نفرین شده ی مدینه
علی و قدم.زدن با ناله ی " این عمار "
علی و کوچ به کوفه
علی و لحظه ی آخر
علی و دوباره معراج اما نه ...
او ما را تنها نمیگذارد
باور نمیکنم شامٍ واقعه دخترش تنها باشد
یا در شام و کوفه تنها خطبه خوانده باشد
باور ندارم طفلی صغیر که به جرم علی دوستی پدر و مادرش سر بریده شود تنها باشد
اصلا از ذهنم عبور نمیکند مردی که در ردای خلیفه اللهی مرکب طفل یتیمی شده باشد تا مبادا درد یتیمی را حس کند، اکنون اطفال شیعه را فراموش کند
و پیرمردانی و پیرزنانی که سالها بعد از علی، وحشت زده طعم آوارگی را می چشند از لطف او محروم باشند
ما قرار است تاریخ را عزتمندانه طی کنیم تا ظهور و مشکلات را مزه کنیم به خاطر درک شیرینی ظهور
بیایید باور کنیم سایه ی او بر سر شیعیانش گسترده است، درد هست اما پدر هم هست ،بیایید مشتاقانه به آینده امیدوار باشیم
یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ
ﭘﺪﺭ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺧﻄﺎﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻳﻢ.
یاعلی