ﺧﺪﺍﻳﺎ ...
ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ...
ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﻳﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ ...
ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ...
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﻱ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ
ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ ...
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﮔﺎﻫﻲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﮐﺴﻲ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ...
ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻢ ...
ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﻱ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﻴﮑﺮﺩﻡ ...
مادر شهید محمد مهدی مالامیری که از سادات حسینی است :
<<همیشه به او میگفتم آن قدر تو خوبی آخر شهید میشی>>
شهید محمد مهدی مالامیری اولین روحانی شهید مدافع حرم بود که به عنوان یک بسیجی رزمی_تبلیغی وارد سوریه شده بود و در
منطقه بصری الحریر در شهر درعای سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و از خود دو دختر ۵ ساله و ۲ ساله به یادگار گذاشت.
امام روح الله: جنگ ما ، فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت
.
.
.
.
امام خامنه ای: تقدیر خداوند این است که فلسطین آزاد خواهد شد.
.
.
.
.
مادر شهید محمدحسین یاغی(کرار) :
یه شب دیدم تو خواب داشت کار میکرد.
گفتم چیکار میکنی :
گفت داریم آماده میشیم بریم قدس رو آزاد کنیم.
.
.
فرزند روح الله اینگونه است ، سرباز سیدعلی اینگونه است
فلا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً
بل هم أحیاء عند ربهم یرزقون